بگذارید حوصله بچههایتان سر برود
مامانای گل، پست های آموزشی رو به دیگر مامانای نازنینی که می شناسید ارسال کنید. ممنونم از شما که پست ها رو همراهی می کنید ❤️
بگذارید دوباره حوصلۀ بچههایتان سر برود
زندگی سرگرمی نیست، پس چرا فکر میکنیم لازم است بچهها مداوماً سرگرم باشند؟
اگر دور و برتان بچهای باشد، با این معضل به خوبی آشنایید: پیش شما میآیند و میگویند که حوصلهشان سر رفته و نمیدانند چکار کنند. اگر سرتان خلوت باشد شاید مشغول بازیکردن با آنها شوید و اگر نتوانید با آنها وقت بگذرانید احتمالاً برایشان انیمیشنی میگذارید یا راه دیگری پیدا میکنید تا سرگرم شوند. اما چه بسا راه درستتری هم باشد: ولشان کنید تا کم کم بیاموزند که زندگی چیزی است که در آن اغلب اوقات حوصلۀ آدم سر میرود.
تکتک لحظات باید بهینه و بیشینه شده و به سمتِ هدفی مشخص پیش روند.
امروزه بچهها، زمانی که والدین دست از سرشان برداشته باشند، با وسایل دیجیتالشان به حال خود رها میشوند. والدین برای یک مسافرت طولانی با ماشین یا هواپیما چنان برنامهریزی میکنند که انگار ژنرالهای ارتش هستند و دارند نقشۀ یک مانور زمینی پیچیده را میریزند. کدام فیلم را با آیپد ببینیم؟ بهتر نیست یک پادکست خانوادگی درست کنیم؟ الان وقت مناسبی است که اجازه دهیم بچهها در صندلی عقب آنقدر فورتنایت۲ بازی کنند تا مخشان تاب بردارد؟ وقتی در دهۀ ۷۰ کودکان در راه بازگشت حوصلهشان سر میرفت، والدین چه کار میکردند؟ هیچ! اجازه میدادند بوی بنزین خفهشان کند، خواهر و برادرهایشان را عذاب دهند، و چون کمربند ایمنی واقعاً کارایی نداشت، میگذاشتند بچهها با کمربند شکسته بازی کنند.
آن روزها اگر از ملال شکایت میکردید، احتمالاً چنین جوابی میشنیدید: «برو بیرون»، یا حتی بدتر: «اتاقت را مرتب کن.» سرگرم کننده بود؟ نه! کمک کننده بود؟ بله.
بگذارید حوصله بچههایتان سر برود